loading...

احترام به افكار ديگران در مدرسه

پرسش مهر18

بازدید : 761
11 زمان : 1399:2

درباره احترام به عقايد ديگران

respect

ممنون ميشم اگر جملات كوتاه من رو، بعد از خوندن اون چند هزار جمله‌ي بلندي كه در مورد هنر خواندن جملات كوتاه نوشته‌ام و با همان نگاه، بخوانيد.

+264
راديو مذاكرهكارگاه افزايش عزت نفسآموزش كارآفرينيمذاكره تجارييادگيري زبان انگليسيدوره MBA آنلاين متممتصميم گيريتفكر سيستميروانشناسي پولآموزش مهارت كار تيميمدل ذهنياستراتژي محتواافعال پركاربرد انگليسيزبان بدنراديو متمم حرفه‌اي گري در محيط كاراتيكتاستعداديابيمعرفي كتابهاي روانشناسيمعرفي كتابهاي مديريتيمهارت فروش

51 نظر بر روي پست “درباره احترام به عقايد ديگران

  • مريم

    به نظرم شنيدن عقايد متفاوت ديگران يك هنر هست .اما اينكه اين عقايد متفاوت رو بي احترامي به شعور خود بدونيم يا نسبت به اونها بي تفاوت باشبم ريشه در تكامل شخصيت خود شنوده داره..
    و ديگر اينكه طرف مفابل چه مقدار سعي در تحميل نظر خود داره ..به نظرم تا زمانيكه باب تبادل نظر باز هست بدون توهين و اجبار بسيار نيكوست .و در ادامه اگر اين روند دو طرفه و ج ود نداشت بهترين گزينه حفظ خونسردي و بي تفاوتي مي باشد..اما اجازه بدهيد مبحث توهين و بي احترامي به شعور خود و يا ديگري را باز بگزاريم..

  • رسول

    احترام به عقايد ديگران به معناي تصديق عقايد ديگران نيست. همانطور كه هيچ يك از عقايد هيتلر را در مورد نژاد پرستي نمي پذيريم، بلكه به اين معنا است كه همه اجازه ي اظهار نظر دارند. و بايد در فضايي منطقي نسبت به عقايد افراد جبهه گيري شود. در مورد نظرات مختلف بحث شود.

  • مسعود

    اصولا” جمله ” احترام گذاشتن به عقايد ديگران ” رو برامده از تفكر فرصت طلبانه ميدانم و انرا باطل تلقي ميكنم ، اما در صورتيكه با شخصي از نظر ديدگاه اعتقادي متفاوت باشم دو حالت برخورد را پي خواهم گرفت :
    ۱ ) اينكه مطمئن باشم ( بشوم ) عقايد او به جامعه (يا حتي بخشي از جامعه ) لطمه اي نخواهد زد كه در اينصورت مي توان نسبت به ان بي تفاوت وحتي سكوت كرد.
    ۲ ) يا اينكه عقايد او با در حوزه عمل قرار گرفتن مي تواند به جامعه (يا حتي بخشي از جامعه ) لطمه وارد كند دراينصورت سكوت جايز نبوده و بايد به مقابله با ان پرداخت البته نه باين معني كه با او وارد جنگ فيزيكي شد بلكه از راه مباحثه و يا روشنگري باطل بودن و حتي خطرناك بودن ان عقايد براي جامعه را عيان نمود .

  • زهرا

    سلام
    به نظر من احترام به عقايد ديگران جمله صحيحي نيست .
    جمله صحيح احترام به متفاوت بودن عقايد ديگران با ماست. اينكه اين تفاوت را بپذيريم و احترام گذاريم

  • مجيد

    با سلام خدمت محمدرضا عزيز و همه دوستان گرامي ،در بحث مذاكره در متمم جمله اي خواندم با اين مضمون كه هيچ فرد بي منطقي وجود ندارد بلكه بر اساس منافع پنهان از ديد ما ديدگاههايش را مي گويد.لذا چون به آن منافع درست يا نادرست دسترسي نداريم زود انگ بي منطق بودن مي زنيم.در بحث اينجا هم وقتي حرف از احترام به نظر ديگران مي زنيم ،اين به مفهوم پذيرش نظر نيست .ايشان با مجموعه اطلاعات و تحليلها و البته منافعش حرفي مي زند ما نه ضرورت پذيرش داريم و نه الزام به قضاوت و رد آن بلكه صرفا تحليل مي كنيم آن سخن گفته شده را…..اينكه گفته مي شود ايرانيان خيلي سياسي هستند بنظرم پنهان كردن اهداف از ديد مخاطب در گفتگوهايمان است. دين اسلام ما را از قضاوت برحذر داشته .خداوند نيز قضاوت را به رستاخيز وعده داده بنابر اين احترام گذاشتن به نظر ديگران يعني قضاوت زودهنگام نكردن و صد البته حق ذاتي در پذيرش و يا عدم پذيرش آن

  • Norouzinia

    با سلام و عرض ادب
    من فكر مي كنم اين كه نظر و عقيده اي كجا ابراز ميشه و چه تاثيري بر روند زندگي يا كار شما داشته باشه خيلي اهميت داره
    نكته ديگه اينه كه شما چقدر قدرت مخالفت با يك عقيده رو داريد و اصلا آيا كسي به عقيده مخالف شما اهميتي ميده؟
    فكر مي كنم اتفاقا در محيط هاي كاري خيلي اوقات اين سكوت كردن در مقابل عقايد ديگران كه در حقيقت خود تأييد كردن اون عقايد محسوب ميشه، خيلي بده و به نوعي موجب در جا زدن و حتي پسرفت هم ميشه
    اين جمله احترام به عقيده ديگران فكر مي كنم در جاهايي كه جنبه فردي فقط داشته باشه كاربرديه
    پايدار باشيد

  • مهدي

    محمد رضاي عزيز ،درخصوص دو كليد واژه پي نوشت شما: “عقيده ديگران” به نظرم ، بي تفاوت بودن ويابا تفاوت بودن بستگي داره به اينكه نهايتا”اين عقيده خاص ، مبناي تصميم گيري واقدامات مثبت ومنفي فرد يا افرادي ديگردر گذشته ،حال وآينده بوده وياخواهد شدوياخير ؟واين كه وزن اين “عقيده “درسرنوشت وجهت دهي افكار واعمال ديگران چقدره ؟وهمچنين اينكه “ديگران” كي هستند وموقعيت زماني ومكاني و…براي اعمال نظرتاثير گذار فراهم هست يا خير؟درهر صورت سكوت ويا عدم سكوت با لحاظ چنين مواردي موضوعيت دارد.

  • اميد نعيمي

    با عرض سلام خدمت شما آقاي شعبانعلي عزيز
    من دنبال فرصتي بودم كه با ديدن اين جمله كوتاه اين صفحه خواستم پيغامم رو به شما برسونم من ميبايست از شما قدرداني و تشكر كنم به خاطر همه كارهايي كه نشده .و شما انجام داديد. فقط اگر از اتيكت بخوايم بگيم شما پرچم اتيكت رو بالا برديد كه هم دينه و مذهبو روشو همه و همه چيزه . و من بابت جملتون نظرم اين هست كه ما از نقاط مشتركمون صحبت كنيم چون ما ميتونيم فرآورده رو ببينيم و بررسي كنيم ولي فرآيندش كاره كوچكي نيست .و به نظرم بي احترامي در هر شكل و به هر صورت و حالت ، نشان بي شعوري يا كم شعوري ست….
    و
    “عدم تداخل صلح آميز” با انواع عقايد ديگران ، “حق مسلم” آدمي ست ….

  • ميثم

    به نظر من بي تفاوت بودن ، خود نوعي احترام گذاشتن است.
    در واقع اگر نسبت به عقيده فرد يا گروهي (كه مخالف عقل ، عرف يا شرع است ) بي تفاوت باشيم ، ميتواند نوعي توهين به شعور خودمان باشد.

  • كيوان رياعي

    صد درصد با گفته شما موافقم ولي يك چيزي هميشه از گاندي به عنوان يه رهبر بزرگ تو ذهنم هست
    مهاتما گاندي پس از پيروزي انقلاب هند سه آرزو داشت أولي استقلال هند دومي جلوگيري از تجزيه شبه قاره هند و سومي پرهيز از تمدن ماشيني.
    اما وقتي كنگره ملي مخالفت با دوخواسته اخير ايشان را بصورت مدلل به محضر ايشان اعلام كرد گاندي سخن مخالفان را شنيد تأملي كرد وسپس بي آنكه با نهيب قهر مريدان به مخالفت برخاسته را تبديل به سنگ سياه نمايد خطاب به پاتل و هنرو گفت:اين ها آرزو هاي ديرينه من بودند ولي هرچه باشد من پيرم و متعلق به دنيايي ديگر شما جوانيد و به اقتضاي جهان امروز بيشتر از من آشناييد وانگهي چنانكه ميبينم چاره اي ندارم جز اينكه در عين دل شكستگي از براورده نشدن آرزوهايم،دعا كنم كه شما در خدمت به اين سرزمين موفق باشيد.

  • محمد امجدي

    با سلام و معذرت بابت اين كامنت بي رلط :

    خيلي خوب ميشد اگر امكانش بود و چند خطي راجع به تجربه تراست زون در روزنوشته ها مينوشتيد. مدت طولاني كه از اضافه نشدن محتواي جديد در اين سايت گذشته احتمالا (يا به عبارت ديگه طبق قضاوت شخصي من) نشان دهنده اينه كه اعتماد به صداقت مخاطب ايراني خيلي با فرهنگ فعلي ما همخواني نداشته

    ممنون

  • سعيد عباسپور

    موافقم .. بي تفاوتي بهترين كاريه كه ميشه در قبال عقايد غير قابل قبول انجام داد .. درواقع نه تاييد نه تكذيب .. اين ايده بهتر از اين نظر مرسومه كه بايد به عقايد هم احترام بذاريم!! با احترام گذاشتن به هر عقيده اي موافق نيسنم .. اما گذشتن و درگير نشدن بهترين سياسته!

  • رضا فاطمي

    سلام محمد رضا عزيز نظرت و ميپسندم با اينكه محتاطانه هست و به بياني گاهي اوقات مي شود محور قرار داد.

  • حامد صيادي

    ضرب المثلي هست كه ميگه: شنا برخلاف مسير رودخانه.
    ديگران و اكثريت عمدا در مسير رودخانه حركت مي كنند و كسي كه برخلاف اين مسير حركت نمايد كاري بس دشوار خواهد داشت اما فقط او ست كه «نجات» مي يابد چراكه موافقين حركت در مسير رودخانه سرانجام از آبشار متلاطم انتهاي مسير سقوط خواهند كرد. شخصا معتقدم كه آنچه اكثريت قبول دارند بايد مورد ترديد جدي واقع شود!

  • مهرداد

    بستگي داره…

  • اشكان

    سلام و درود به محمدرضاي عزيز و ساير دوستان
    يه مطلب بي ربط: ( نمي دونستم كجا عنوان كنم)
    دو يا سه سال پيش بود كه يه نيمچه قولي دادي كه راجع به مكاتب اقتصادي و
    رجحان ليبراليزم و مكتب شيكاگو بر اقتصاد كينزي و ارتباطش ( يا عدم ارتباطش) با نظام شايسته سالاري و
    نظريه ي تناقض ليبراليزم (آمارتيا سن) و …..مطلبي مجزا روي وبسايت قرار بدي.
    راستش ديگه داشتم نااميد ميشدم ، اين بود كه متوسل به اين روش خارج از عرف شدم ( با عرض پوزش).
    سپاس فراوان

  • مسعود كويري « از ديار سهراب »

    احترام به انتخاب ديگران
    خيلي از آدم ها رو ديده ام كه احساس ميكنند،تكرارميكنم«احساس ميكنند»بهتر از متوسط جامعه ميفهمند
    و اعصاب و انرژي شون رو براي بهبود اوضاع مردم ميگذارند
    اما در نهايت ميفهمند كه
    «ندانستن و نفهميدن»يك انتخاب است
    و انسان بايد به انتخاب ديگران احترام بگذارد!

  • بانو

    ديروز سر كلاس مهارتهاي زندگي استادمون يه جمله اي گفت كه به نظرم بي ربط به جمله ي شما نيست
    جملش اين بود:
    “تفكر صحيح، الزاما تفكر مثبت نيست”
    جمله اي بود كه خيلي منو به فكر فرو برد.
    اين كه هميشه بايد مثبت فكر كنيم و به همه اعتماد كنيم و از اين سري حرف ها كه به اسم تفكر مثبت و روانشناسي به خوردمان مي دهند همه جا درست نيست، مثبت انديشي اگه از يك حدي بگذره، ديگه اسمش ميشه حماقت .
    احترام گذاشتن هميشگي به عقيده ديگران هم وقتي مغاير با باورها و انديشه هاي ما هست، نوعي حماقت محسوب ميشه.
    مخصوصا تو اين دوره كه افكار و عقايد خيلي ها حتي مال خودشونم نيست، افكار و عقايد يكي ديگه رو كپي پيست مي كنند و همه جا ازش حرف مي زنن.
    ولي من هم مثل بعضي از دوستان تفاوت بين احترام به عقايد ديگران با بي تفاوتي رو نفهميدم.
    مگر وقتي به عقيده ي كسي احترام ميذاريم و در عين مخالفت با عقيده او، با او وارد بحث نميشيم، با اين كار به نوعي اظهار بي تفاوتي نسبت به عقيدش نمي كنيم؟
    ممنون ميشم از معلم عزيزم اگه بيشتر در اين باره توضيح بدن

  • مهدي

    با سلام خدمت جناب شعبانعلي.
    ميخواستم ازتون سوال كنم چه فرقي ميان باور و اعتقاد يا عقيده وجود داره؟

  • امير صيادي

    من رمز پيروزي را نمي دانم ولي رمز شكست اين است كه بخواهي همه را راضي كني
    بيل كوزبي

  • زهره

    سلام
    نمي دونم چرا تو برخي از كامنتا احترام گذاشتن به عقيده ديگران مورد نقد قرار گرفته، تو بعضيهاشون حتي عين عبارت” احترام گذاشتن به عقائد ديگران به نوعي بي احترامي به شعور خودمان است ” ذكر شده. با اينكه شما نوشتين احترام گذاشتن به عقيده **همگان** به معني بي احترامي به شعور خودمونه. من فكر ميكنم اينا خيلي با هم متفاوته.

  • مهران

    ما هميشه در دو سر طيف افراط و تفريط زندگي كرده ايم. امروز كه شاهد استفاده ابزاري از عبارت زيباي «احترام به عقايد ديگران» براي توجيه رفتار واقعا نابهنجار خودمان هستيم و هر نقد و اعتراضي رو با موجي از كلمات باكلاس شده را در نطفه خفه مي كنيم ،‌ حاصل رفتارهاي خود ما در ديگر سر طيف است. زماني كه هركسي كه شبيه ما فكر نمي كرد را آزار مي داديم.

    اميدوارم كه روزي به اعتدال برگرديم.

  • سعيده

    سلام
    آقاي شعبانعلي با توجه به توصيه اتون براي خواندن “هنر خواندن جملات كوتاه” دوباره خواندمشان
    و شديدا در هر سطرش اين جمله شما در “Just for 30 deys” برام تكرار شد:
    “حرفي كه پذيرش آن برايمان درد نداشته باشد، چيزي به ما نياموخته است.”
    از وقتي اين مطلب رو خوندم راحت تر از كنار جملاتي كه به نظرم خاصيتي -حداقل براي من- ندارند، مي گذرم.
    ممنون استاد

  • روح اله

    سلام استاد گرامي ،
    عرض ادب و احترام.
    سطح آگاهي و افكار من در حدي نيست كه بتونم اين جمله ها رو بفهمم استاد عزيز.ميدونيد يكي مثل من وقتي اين رو مي خونه تو همون اول توقف مي كنه و درمانده ميشه . ميدونم حرفهاي من خيلي سطحيه و ابتدايه و قبلش از حضور شما و دوستان عذر خواهي ميكنم ،ميدونيد وقتي جملات بالا رو مي خونم و به
    عبارت “گاهي اوقات” مي رسم ، من رو از ادامه خوندن و فهم جمله هاي بعدي باز مي دارد ،تشخص اون گاهي اوقات برام خيلي دشوار و سخته.
    مي خونم ” احترام گذاشتن” نمي دونم چطوري بايد احترام گذاشت به عقايد مختلف فرهنگي ،اخلاقي ،سياسي ،ديني .. . چكار بايد كنم؟ به انسان بودن طرف احترام بگذارم ، يعني به گوشت و استخوان يك انسان ديگر احترام بگذرام ! يعني اصلا فكر كنيم طرف چنين عقايدي ندارد و ناديده بگيرم ؟ ميدونيد وقتي ميرسه تو عمل تو شرايط مختلف ،تو روابط مختلف و دوستي ها و آشنايي ها ، آيا اين احترام گذاشتن يه جور رفتاره ؟ چه خوب ميشد كه بشه اون رفتار را ياد گرفت ،اگر چنين است.
    اما فهميدنه اينكه اون عقيده همگاني است يا نه،حداكثري است يا حداقلي ، شايد عقايد من حداقلي هستند،شايد شعور و درك من از مسايل ديگه اونقدرها وسعت پيدا نكرده كه بتونم بفهم عقايد ديگران رو ،شايد من تو دنياي خيلي محدودي زندگي مي كنم .
    بي تفاوت بودن هم يعني شايد نشنيدن يا مهم نبودن عقايد ديگران مثل حرف مردم يا مراقب بودن كه مخالف عقايد ديگران كاري و حرفي نزدن يا … پس اگر من عقيده اشتباهي داشتم فردي نبايد به من ياداوري كنه كه ممكنه اشتباه ميكنم يا نگاهي به عقايد خودم بندازم … پس شايد دنياي انسانهايي كه حداكثر وظيفه انساني را انجام ميدن خيلي مهربان نيست اگه قرار چيزي را به كسي يادآوري نكنن.
    وظايف انساني، خيلي اين كلمه را در شرايط مختلف شنيدم ، اما هنوز اون حد و مرزش تو ذهنم، تو شرايط متفاوت، مشخص نيست، نمي توم واضح ببينم و نشون ميده كه خيلي از هم انسان بودن اطلاعي ندارم .

    جملاتي كه با خط زيباتون نوشتيد ، شك ندارم كه درسته ،اما وقتي ميخوام هضمش كنم ،از هر طرف كه سراغش ميرم ،حريفش نميشم كه بر اون احاطه پيدا كنم و مغلوب معناي اون و كوتاهي انديشه هام ميشم.

  • زهرا

    سلام.به نظر شما احترام گذاشتن به عقايد ديگران به چه معناست ؟قطعا پذيرش اون عقايد نميتونه باشه… من نميتونم دركش كنم و اينكه فرقش با بي تفاوتي در چيه؟! بنظر من تنها معناي احترام گذاشتن به عقايد همگان براي يك انسان “صاحب شعور، هويت و عقيده”، همين بي تفاوتي ميتونه باشه!

  • محمد حسين هاشمي

    پيش نوشت نامربوط ۱:كسي كه درد تغيير دارد تا آنجا كه نيازمند تاييد باشد نيازمند نقد و مخالفت است . دنياي ما طوري شده كه همه هر كاري را كه شروع مي كنند دنبال تاييد مي گردند .شخصي ۲۲ ساعت در طول روز كار مي كند و دنبال تاييد است .منتظر تحسين يا جستوجوي افراد موفقي است كه همانند او اين مدت زمان را كار كرده و به دست آوردي رسيده است ,من به شخصه اگر جاي فردي مثل او بودم دنبال كسي بودم تا بيايد و با رفتاري كه دارم من را نقد كند و از من بپرسد چرا بايد ۲۲ ساعت كار كنم؟اگر مهارت كافي را در كارم داشتم نمي توانستم ۱ ساعت از آن را حداقل كم كنم و وقت بيشتري را به خودم اختصاص دهم؟اگر من خانواده و فرزند داشتم آيا آنها راضي بودند من ۲۲ ساعت كار كنم و زندگي و آسايش آنها را نابود كنم ؟ اما فرد در لذت اين ۲۲ ساعت كار به سر مي برد و شب را روز مي كند.
    پيش نوشت نا مربوط ۲:بعضاً با اين طرز تفكر مواجه شدم كه طرف اينگونه استدلال مي كند كه “تغييراتي كه به سرعت به وجود مي آيند با همان سرعت از بين مي روند”من با اين حرف كاملا موافق هستم اما اين جمله يك قسمت پنهان در خود دارد و آن فاكتور زمان و تكرار است اگر تغييرات سريع طولي باشند به نظر من بازدهي خوب خواهند داشت مثال:من اگر ۱ روزه تغيير كنم و اين تغيير فرضا ۳ ماه با من همراه باشد و در عرض همان ۱ روز به روال سابق برگردم به نظرم سود كرده ام و اگر بتوانم با تكرار آن را نهادينه كنم فكر نمي كنم اشكالي وجود داشته باشد پس الزاما تغييرات سريع بد نيستند.
    اصل موضوع:دوست داشتم اين جمله ي زيباي زويا پيرزاد را اينجا نقل كه مي گويد:نه با كسي بحث كن نه از كسي انتقاد كن , هر كي هر چي گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص كن. آدم‌ها عقيده‌ات را كه مي‌پرسند نظرت را نمي خواهند , مي خواهند با عقيده ي خودشان موافقت كني .
    پي نوشت مربوط :با خواندن اين جمله ياد جمله معروف “silence and respect” كه در آرامگاه ملي آرلينگتون نصب شده افتادم , شايد سكوت حاصل بي تفاوتي بيرون و آشوب درون باشد ,حاصل آن لحظه كه مي بينيم و مي خواهيم كلامي بگوييم ولي چيزي از درون ما را به سكوت وا مي دارد. آرامش وسكوت قبرستان گاهي عبرت ,گاهي سكوت ,گاهي جوشش به همراه مي آورد ولي براي من تنها احترام را به ياد مي آورد, ياد تمام لحضاتي كه علي حرفش را با چاه مي زد , و بابت آن عقده‌ها و اسراري كه چاه هاي كوفه گوش بهتري براي شنيدنشان داشتن و دهاني بسته براي سكوت در برابرش .

  • خواهرانه!

    با سلام خدمت جناب آقاي شعبانعلي
    و ضمن تشكر بابت وقتي كه براي بهبود انديشه ها و رفتارها مي گذارند،
    به نظرمي رسد بين جمله ي فوق و پي نوشت آن تعارض كوچكي وجود دارد؛
    نتيجۀ منطقي اين جمله كه ” گاهي اوقات احترام گذاشتن به عقائد همگاني به معني بي احترامي به شعور خودمونه” اين است كه پس:
    “گاهي اوقات احترام گذاشتن به عقائد همگاني به معني بي احترامي به شعور خودمان نيست”
    اين نتيجه نيز دست كم شامل دو فرض است:
    ۱- گاهي اوقات احترام گذاشتن به عقائد همگاني به معني احترام به شعورخودمان است ( بر اساس شعور خودمان آن عقائد را ارزيابي كرديم و ديديم درست و منطقي و عقلاني است)
    ۲- گاهي اوقات احترام گذاشتن به عقائد همگاني نه به معني بي احترامي به شعورخودمان است و نه به معني احترام به شعور خودمان، بلكه خنثي است؛
    در فرض اول همانطوري كه در دلِ فرض نهفته است، به عقائد همگاني احترام مي گذاريم و در فرض دوم نسبت به آن بي تفاوت مي شويم؛
    نتيجه اين مي شود كه : حداقل وظيفۀ انساني ما بي تفاوت بودن نسبت به عقيده ي ديگران و حداكثر وظيفۀ انساني ما احترام نسبت به عقيده ي ديگران است.
    اگر تصورم اشتباه است لطفا مرا از اشتباه در بياوريد. متشكرم
    با عرض معذرت از محضر آن انديشمند گرامي و با سلام به همه ي خوانندگان فهيم اين سايت پربار

  • roza

    فكر ميكنم بدون داشتن تعريف روشني از عقيده، احترام گذاشتن و بي تفاوت بودن، جملات نوشته شده توسط محمد رضا ي گرامي مبهم هستند و با پذيرش اين ابهام ميشه به اين جملات فكر كرد.

  • علي كريمي

    عقيده همگان، ديدگاه جامعه، نظر مردم، … اينها چه هستند؟ تعريفشان چيست؟ من هميشه فكر مي كنم اصلا اين اصطلاحات وجود ندارند، من درآوردي هستند. مي توان نظر و عقيده و ديدگاه يك نفر، يك گروه، يك مكتب را، دانست ولي نمي دانم چه طور مي توان نظر همه را در يك مسئله بدانم. يعني هر گوشه از فكر، ذهن و مغزت را بدهي به يك ۷۰ ميليون عضو جامعه كه پر كند؟ بعد، چه چيزي باقي خواهد ماند؟ ذهني، تكه پاره شده و انساني سرگردان، كه نمي داند به كچا مي رود. بياييد خود را محدود كنيم. بياييد به اكثريت، پشت پا بزنيم و اقليت را انتخاب كنيم. بياييد به جاي محبوبيت در جامعه، در گروه كوچكي كه عضو آن هستيم، تشويق شويم. بيايد شهوتِ «همه بپسندند» را به عشق «او بپسندد» تغيير دهيم. ignore كنيم حرف، سخن، تكه كلام، شوخي، جدي ديگران را كه نه براي رشد و پيشرفت ما بلكه براي غرض هاي شخصي ابراز مي كنند. آنها يا گروهي هستند كه از پيروزي ما مي ترسند يا از شكست ما. (كه اين دومي، نزديكترند وعزيزتر. ولي تيشه به ريشه ما زده اند و مي زنند)

  • حسين احمديار

    متضاد عشق نفرت نيست بي تفاوتي
    اين بي تفاوتي از همون جنس نيست ؟؟؟

    • رها راد

      سلام
      من هم تا جمله رو خوندم واسم اين تضاد تداعي شد …. ولي بعد دوباره برگشتم و جمله رو خوندم و اين برداشت رو كردم كه بي تفاوتي به عقايد ديگران شايد در بي تفاوتي در رفتار فرق مي كنه…. مي شه با اين كه با عقايد كسي موافق نباشيم يا حتي مخالف هم باشيم ولي بي تفاوت از كنارش عبور نكنيم ولي نه اين كه بخوام عقايدمان را بش تحميل كنيم و يا هم عقيده او شويم ….

      چند وقت پيش توي صفحه اينستگرام minimalha يه جمله اي خوندم كه همون موقع خيلي بش فكر كردم
      كه الان دوباره با اين مطلب واسم يادآوري شد ..
      وقتي به ديگران مي گويي “باشه ” حواست باشد به خودت “نه” نگفته باشي (پائولوكوئيلو)

  • سميه

    با بي تفاوت بودن خيلي موافقم، بدون شك يكي از جاهايي كه بي تفاوت بودن و نظري نداشتن و ابراز نظر و عقيده نكردن خيلي موثر و مفيد و هوشمندانست، در برابر ابراز عقايد ديگرانه.

  • بهروز

    ضمن اينكه اين جمله ذهنم را درگير ميكنه و به اين فكر ميكنم كه منظورت از اين جمله چي ميتونه باشه ؟ اين جمله كجاها مصداق داره و كجاها ممكنه مصداق نداشته باشه ، هنوز نشئه بحث ” گوسفند نگري ” هستم ، بنابراين يه نكته در حاشيه مي تونم ازت ياد بگيرم ( البته اين فقط ذهنيت منه بعد از همه بحث هاي گوسفند نگري كه شد و اين چند روز ذهنم را مشغول كرده)
    به گمانم نگاه شما (حداقل از ديد من) به shabanali.com هم يه جورايي گوسفند نگري هست و البته اين يه بار ديگه تاييد مي كنه كه فقط روي كاغذ نيستي .
    خوب از ديد من خواننده ، يه خوبي اي كه داره اينه كه من اگه بخوام محمدرضا شعبانعلي را بفهمم و چيزي ازش ياد بگيرم . اينجا و در متمم ميتونم دنبالش باشم و ديگه نيازي نيست به اينستاگرام هم سر بزنم برم ببينم محمدرضا امروز اونجا چي گفته
    يه جايي هم يادمه ازت خوندم كه توي همينجا نيازت را به اينستاگرام را تامين ميكني

  • محمدحسن بهرامي

    با سلام
    اين دو سه روزه واقعاً لذت بردم از نوشته هاتون . در مورد بي تفاوت بودن به نظرم رفتار نيست بلكه هنره هنر اينكه چه موقع لازم نيست عكس العمل نشان دهيم. نمي توانم بحث شما را به تصادف نسبت دهم اما رندوم خوبي بين افكار من در يكي دو هفته گذشته با اين مبحث هست
    نمي دونم اين چه رفتاريه در من (فكر كنم بقيه (اكثراً) همين مشكل را داريم كه بايستي به محيط اطراف يا بله بگوييم يا خير؟
    انتخاب رفتار سوم گاهي اوقات واقعاً مشكل هست يعني نظر ندادن و بي تفاوت بودن، شايد به مدل ذهني مان كه از اجدادمان رشسيده بر مي گردد كه همه چيز را يا گاو مي بينيم كه بايد بخوريم يا پلنگ كه مي خواهد ما را بخورد.
    اين روزها خيلي در تلاشم كه آيا راهي وجود دارد كه صفر و يك نباشيم يا از شدت آن كم كنم.
    بحث هاي ديگري كه نوشته هاي شما به من داده مي توانم به تغيير مدل ذهني من كه قبلاً تصور مي كردم به صرف خواندن مطلبي كتابي مي تواني آن را متوجه شوي متوجه شدن فقط فهميدن نيست زماني كه طول مي كشد از خودآگاه شما به ناخودآگاه شما برسد، يا در متون اسلامي به علم درك يقين گفته مي شود ( نمي دانم مي توان اين سه كلمه را براي اينجا استفاده نمود)
    نكته ديگر توجه به كلمات است به تفاوت كلمات با همديگر، هر كلمه اي بايستي داستاني در كنار داشته باشند بحث و گفتگويي داشته باشد.
    (( چقدر باز هم دوست دارم اين جمله تان را تكرار كنم كه احترام به عقائد ديگران به نوعي بي احترامي به شعور خودمان است اما به نطر من عقيده را مي توان از فرد جدا در نطر گرفت و با وجودي كه عقيده ديگران را قبول نداري اما به آن فرد احترام قائل شوي))

  • محسن

    در صورتي كه عقايد ما با عقايد جامعه يا طرف مقابلمون در يك راستا باشه معمولا نه تنها احترام ميگذاريم بلكه از آن عقيده تعريف و اونو تبليغ ميكنيم. اگه عقايدمون در يك راستا نباشه بازم دو حالت داره حالت اول اينكه به عقايد من لطمه مستقيم و غير مستقيم نميزنه ولي حالت دوم مشكل اصلي است وقتي عقايدش نه تنها در يك راستا با من نيست بلكه به من و عقايدم لطمه ميزنه فكر كنم مثال زياده تو اين موارد مثال نميزنم بنظرم اگه در حالت اول قرار گرفتيم بي تفاوتي ميتونه بهترين راه كار باشه ولي وقتي به ما و عقايدمون لطمه زد بايد در مرحله اول تحقيقمون رو بيشتر كنيم تا بفهميم كدوم مناسبتر يا بهتره يا كدوم اشتباهه و درسته و… وقتي به يه اطمينان نسبي رسيديم ديگه بي تفاوتي حكم خودكشي داره

  • vahid

    سلام
    واقعا بي نظيره
    چه اون متن گوسفندنگري كه طولاني بود و چه اين متن زيبا و كاربردي
    ممنون كه كه داريد تلاش ميكنيد يك ديد جديد نسبت به زندگي پيدا كنيم
    توو اين ۱٫۵ سال آشنايي من با سايتتون خيلي تفكرم نسبت به تلاش در زندگي، نوع نگاهم به اتفاقات عوض شده ، مهم ترين بخش تغيير نوع نگاه به كلمات واسم
    بازم ممنون معلم عزيز
    با اجازتون اين مطلب رو هم من تووي وبلاگ خودمون ميزارم(البته با ذكر منبع كامل ، توضيح اينكه براي درك بهتر مطالب قبلي شمارو هم بخونن دوستان من و لينك اين سايت)…به اميد اينكه يك نفر هم شده ببينه و با سايت شما آشنا بشه
    http://markavaa.parsfa.com/post/45
    http://markavaa.parsfa.com

  • ياور مشيرفر

    جناب شعبانعلي گرامي

    اين “احترام گذاشتن به عقايد ديگران” بزرگترين مغلطه و نادرست ترين تعبير از “آزادي بيان” است. بسيار با كساني مواجه شده ام كه همواره بر اين مغلطه پافشاري كرده اند. در پاسخشان همواره گفته ام: «من فقط به خود شما، به عنوان يك انسان، احترام قايلم و نه به عقايد شما.» ممكن است عقيده شما بر اين باشد كه يك قوري بسيار ريز در كهكشان راه شيري هم ارز خورشيد در حال گردش است يا گاو موجودي پرستيدني است يا براي سعادت مندي و خوشبختي بايد روزي سه مرتبه سر خود را به ديوار كوبيد. احترام من به عقايد شما يعني باور كردن و پذيرفتن همه آن چيزي كه با پارامترها و مدل ذهني من مغايرند. من اين حماقت را مرتكب نمي شوم.

  • مسعود كويري « از ديار سهراب »

    مرز بين صبر و حماقت

    يادتون باشه…
    تا يه جايي صبور ديده ميشين!!!
    از يه جايي به بعد احمق تصور ميشين.

  • سياوش علوي

    سلام
    مدتي ميشه كه تكيه كلامم شده “محمدرضا ميگه…”. نقل قول از عقايدي كه روش عميق فكر شده – هر چند سالها بعد خودش نقدشون كنه، اما ميشه مطمئن بود كه حاصل تجربياتيه كه از عمق انديشه ي او جوشيده. چيز هايي كه وقتي مي شنويم انگار مي دونستيم اما جديدن.
    اما برادر جان؛ سر زدن هاي روزي چندباره من به انديشه هات، هرچند موجب شكل گيري تدريجي شعور ميبشه، اما اون حركتي كه موجب ايجاد اين انديشه ها و تجربيات شماست در من ايجاد نمي كنه.
    نمي دونم چي مي تونه اين حركت رو ايجاد كنه. فرصتي زيادي نيست.
    آواز زيبايي بود:
    كاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش
    كي روي، ره ز كه پرسي، چه كني، چون باشي؟

  • هيوا

    بيشتر كسايي كه ميگن بايد به عقايد هم احترام بگذاريم، منظورشون اينه كه به عقايد من احترام بگذار.
    به نظرم جان انسانها و حقوقشان محترم است نه عقايدشان.
    مخصوصاً با توجه به اينكه مي دانيم عقايد، قاتل شماره يك جان و روح انسانها در تاريخ بشر بوده‌ و بيشترين ويراني را به بار آورده‌. از عقايد زميني بگير تا باورهاي آسماني(صهيونيستهارو ميگم!).
    به شخصه درسي كه از حضرت ابراهيم و نيچه گرفته ام اينه كه عقايد همگاني شايسته احترام نيستند، شايسته تبر هستند! ، اگر باطل باشند، فرو مي ريزند و نابود مي شوند، اگر مفيد باشند، صيقل مي خورند و زيباتر مي شوند.
    البته منظورم از تبر، حرف ناروا و برخورد قهري نيست. منظورم بيشتر مواردي مثل هنر استدلال، تسلط كلامي و تفكر انتقاديست.
    نكته ديگري كه به ذهنم مي رسد اين است كه احترام به عقايد همگاني وظيفه دولت و نظام حاكم بر جامعه است. چيزي كه به آن حقوق بشر مي گوييم و يكي از بزرگترين دستاوردهاي بشريست.

    • فواد انصاري

      تو كتاب جنايت و مكافات هم داستايفسكي به اين اشاره ميكنه براي اصلاح حتما بايد دستت به خون آلوده بشه و مثال ميزنه كه مصلحان در هر زماني چه خونهايي ريخته اند و به قول شما براي عقيده اشان خون ريخته اند و عقايد ديگران و نظر ديگران را تحمل نكرده اند. ياد بحث هاي افتادم كه بعضي وقتها درگيرش ميشم دو نفر وقتي بحث ميكنند نميتونند قبول كنند كه انكان داره هر دو درست بگويند لزومي نداره كه يكي از ما ديگري رو مغلوب كنه ما بحثي كه به غلبه و درماندگي و ناراحتي يكي از طرفين منجر نشه بحث نميدانيم و ميگوييم بي نتيجه بوده!‌

    • پيمان اكبرنيا

      سلام به هيوا و فواد گرامي

      نكته ديگه اين كه عده‌اي جمله “به عقايد من احترام بگذار” رو تبديل مي‌كنند به چماقي براي ساكت كردن ديگران و ابزاري براي نشنيدن نقد. معني احترام به عقايد ديگران اين نيست كه هرچه گفتند رو بپذيريم و حرفي در نقدش نزنيم.

  • فواد انصاري

    بله هم به معني بي احترامي به شعور خودمانه و هم بي احترامي به دانسته ها و چيزهايي كه ميدانيم يا تجربه كرده ايم و باور داريم درسته.
    شخصي يه بار گفت چرا تو مثل من يا مثل بقيه نيستي ؟
    گفتم منظورت از بقيه چيست و چرا بايد مثل بقيه يا تو باشم؟
    به دوستم گفتم اصولا نبايد مثل تو باشم و از اينكه نيستم خوشحالم ، شخصيت من مجموع تجربه ها ، شكست ها ، مطالعه ها ، دوستي ها و تمام كارهاي من است و چطور انتظار داري كه برآيند ما يكي باشد؟شبيه تو شدن يعني لگد زدن به تمام اين تجربه هاي تلخ و شيرين و تو هم اگر شبيه من شوي همين ظلم را در حق خود كرده اي.
    اين بار تلافي ميكنيم محمد رضا يعني تو كوتاه بنويس ما كامنت طولاني مينويسيم :)‌

  • نظرات این مطلب

    تعداد صفحات : 0

    درباره ما
    موضوعات
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 3
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 46
  • بازدید سال : 236
  • بازدید کلی : 3335
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی